P'

پ پریم

P'

پ پریم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

آدم‌های امن

سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۲۹ ق.ظ

در میان همه‌ی دوستان دور و نزدیکم، صرف‌نظر از سحر که شاید یک من دیگر است، لیدا و ساناز عجیب‌ترین نمونه‌هایند. کسانی که در اولین تعریف ذهنی تنها «هم‌اتاقی» بودند برایم: آدم‌هایی برای تنها نبودن و نه همراه بودن. بعد اما رسوخ کردند: به ریزترین مویرگ‌ها و تارهای عصبی‌ام. تبدیل شدند به «آدم‌های امن» من؛ بدون دخالت من!  تنها و تنها به اراده‌ی خودشان. کسانی که توانستند  «در کنارشان رقصیدن و آواز خواندن» را بر من هموار کنند. آدم‌هایی که بار چطور دوست داشتن‌شان را روی دوش من نگذاشتند. در تنگنا نبودم برای دانستن و ندانستن‌شان.

می‌تواند به من بگوید: «اون هدفون رو از گوشت دربیار شاید یکی بخواد باهات حرف بزنه.» و بعد از این‌که من هدفون را برداشتم حرفش را بزند.

می‌تواند پس از دو سال صبحانه‌ی محبوب مرا آماده کند و بگوید: «دیدی یادم بود؟!»

بدون ترس و انتظار در مسیر خودشان هستند، حتی اگر در ماراتن قلبی‌ام بقیه از آن‌ها پیشی بگیرند.

به سادگی جریان دارند. همین. 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۱
پریا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">