P'

پ پریم

P'

پ پریم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

 
 
روی ماه خداوند را ببوس - مصطفی مستور

زیر نور شمع - هوشنگ مرادی کرمانی

رهش - رضا امیرخانی

ضیافت - افلاطون

مترجم بیماری ها - جومپا لاهیری

هم‌نام - جومپا لاهیری

علی حقیقتی بر گونه ی اساطیر - علی شریعتی

دفتر بزرگ - آگوتا کریستوف

مدرک - آگوتا کریستوف

دروغ سوم - آگوتا کریستوف

ما تمامش می کنیم - کالین هوور

فضیلت های ناچیز - ناتالیا گینزبورگ

ویزای کوه قاف - علیرضا میراسدالله

لیرشاه - ویلیام شکسپیر

میدل مارچ - جورج الیوت

آن شرلی در گرین گیبلز - ال.ام.مونتگمری

مرواریدی که صدفش را شکست - نادیا هاشمی

کربلا مبارزه با پوچی ها - اصغر طاهرزاده

راز مزرعه چهار آبگیر - جین وبستر

بیوتن - رضا امیرخانی

جشن و مدرسه شبانه - هارولد پینتر

آن شرلی در اونلی - ال.ام.مونتگمری

بهشت گمشده - جان میلتون

شب یک شب دو - بهمن فرسی

دوست بازیافته - فرد اولمن

به همه پسرهایی که دوست داشته ام - جنی هان

آویشن قشنگ نیست - حامد اسماعیلیون

خانواده‌ی من و بقیه‌ی حیوانات - جرالد دارل

دختری که پادشاه سوئد را نجات داد - یوناس یوناسون

رساله وجودیه - ابن عربی

ابن عربی - سلیمان اولوداغ

سیزده دلیل برای این‌که - جِی اَشِر

بادبزن لیدی ویندرمیر - اسکار وایلد

یک بعد از ظهر با - ادگار آلن پو

میشل عزیز - ناتالیا گینزبورگ

استخوان خوک و دست‌های جذامی - مصطفی مستور

زندگی در پیش رو - رومن گاری

یاقوت سرخ - کرستین گی‌یر

یاقوت کبود - کرستین گی‌یر

زمرد سبز - کرستین گی‌یر

سلاخ‌خانه‌ی شماره‌ی پنج - کورت ونه‌گات

ماه عسل در پاریس - جوجو مویز

پ.ن: من هنوز دوستت دارم - جنی هان

تنها؛ زیر باران - مهدی قربانی

وداع با اسلحه - ارنست همینگوی

 

 
مرثیه ای برای توفان - آنیتا سالاریان

رقصنده با تاریکی - آنیتا سالاریان

بازنشسته - میراژ

کوچه ی دلگشا - آزیتا خیری

راه طولانی - تکین حمزه لو

نفس آخر - اکرم حسین زاده

تموم شهر خوابیدن - شقایق لامعی

تندباد - بهاره شریفی

یاسمن و اقاقی - فاطمه پورعباسی

شاید... - لیلی A

اطلسی های خیس - سمیرا ایرتوند

بیراهه - لیلی تکلیمی

تب - پگاه

فرستاده - مهسا حسینی

سایه هیج‌کس - طیبه سوری

هیچ‌کسان پادشاه - لیلی ضربعلی

 
 

شعر


تاریکروشنا - عباس صفاری
شاعری با یک پرنده آبی - چارلز بوکوفسکی
اسکی روی شیروانی ها - رسول یونان
بیمارستان - مهدی مظفری ساوجی
از توریسم تا تروریسم - سیداحمد حسینی
پکی از سیگار - اوکتای رفعت
تلسکوپی که تو را رصد می‌کرد شکست - بهرنگ قاسمی

 

 

 
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۲۶
پریا

 

ای شادی سزاوار

بر این شهر تهی‌دست

تو را

همچون آواز صلح

میان رگباری بی‌امان

بکر و بی‌فاصله

سرکشیده‌ام

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۳۶
پریا

 

یکی از لذت‌های زندگی من پوشیدن لباس سفیده. 
و از بین تعریفات بعضاً عجیبی که در مورد خودم می‌پسندم و می‌پذیرم، یکی‌ش اینه که: چقدر سفید بهت میاد!
که حتی وقتی کسی می‌گه یه تی‌شرت بده من بپوشم و من بهش پنج‌تا انتخاب می‌دم، با تعجب می‌گه اینا که همه‌شون سفیده! و من با یه کم خجالت می‌بینم که دوتای باقی‌مونده و حتی اینی که پوشیدم و اونی که تو سبد هست هم سفیده!
حس خوبی بود که وقتی از همطا پرسیدم من چه رنگی‌ام، گفت: «شاید الان یه کم نارنجی باشی، ولی قطعاً رنگ تو سفیده.»
 
 
 «بعضی‌ها هستند که پیرهن سفید بر تن‌شان لکه‌‌ی رسوایی است.»شیاطین - داستایوفسکی
 
 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۳۶
پریا