P'

پ پریم

P'

پ پریم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

 ‌

من اون جایی اعتمادم رو به علم پزشکی (و بیشتر، پزشک‌ها) از دست دادم که از دکتر پرسیدم: جواب این آزمایش چقدر قابل اعتماده؟ و اون گفت: صد در صد!

در حالی که قابل اعتماد نبود، درست نبود. یه جواب اشتباه بود.

 ‌

‌ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۱۹:۲۷
پریا

 ‌

 ‌

01.12 - آخرین انار دنیا - بختیار علی

01.13 - آدلف - بنژامن کنستان

01.18 - حجره پریا - محمدرضا حدادپور جهرمی

01.31 - نهج البلاغه - امام علی (ع)

02.18 - مغازه‌ی خودکشی - ژان تولی

02.30 - انسان ۲۵۰ ساله - سید علی خامنه‌ای

02-31 - مرگ در ونیز - توماس مان

03.05 - عقاید یک دلقک - هانریش بل

04.12 - قطار به سوی پاکستان - خشوانت سینگ

05.27 - تنها گریه کن - اکرم اسلامی

05.31 - نه داستان - جی. دی. سلینجر

06.02 - ده فرزند هرگز نداشته‌ی خانم مینگ - اریک امانوئل اشمیت

06.03 - خاطرات سوگواری - رولان بارت

06.06 - همزاد - فئودور داستایوفسکی

06.08 - هابیت - جی.آر.آر. تاکین

06.23 - هم‌رزمان حسین - سید علی خامنه‌ای 

07.06 - صد سال تنهایی - گابریل گارسیا مارکز

07.09 - حاجی مراد - لئو تولستوی

07.24 - یاران حلقه - جی. آر. آر. تالکین

08.21 - گتسبی بزرگ - اسکات فیتس جرالد

09.11 - دو برج - جی. آر. آر. تالکین

09.28 - بازگشت شاه - جی. آر. آر. تالکین

09.30 - بیگانه - آلبر کامو

10.08 - زندگی جعلی من - پیتر کری

10.20 - بارون درخت‌نشین - ایتالو کالوینو

11.03 - جامعه‌شناسی for dummies - جی گیبلر

11.06 - در کافه‌ی جوانی گم‌شده - پاتریک مودیانو

11.10 - گیله مرد - بزرگ علوی

11.25 - دایی جان ناپلئون - ایرج پزشکزاد

11.27 - نامه به پدر - فرانتس کافکا

11.29 - عطر سنبل، عطر کاج - فیروزه جزایری دوما

12.04 - نظریه‌های کلاسیک جامعه شناسی - تیم دیلینی

12.06 - کوری - ژوزه ساراماگو 

12.09 - بوف کور - صادق هدایت

12.11 - نام تمام مردگان یحیاست - عباس معروفی

12.17 - ماجرای عجیب سگی در شب - مارک هادون

12.20 - سفر به ماه - ژول ورن

12.26 - مردی که می‌خندد - ویکتور هوگو

12.28 - خالکوب آشویتس - هدر موریس

 ‌

 ‌ ‌

‌ 

رمان عاشقانه 

02.19 - خالکوبی - دنیا ا.ص

11.05 - به دنبال اسکای - جاس استرلینگ

11.12 - ربودن فینیکس - جاس استرلینگ

11.14 - در جستجوی کریستال - جاس استرلینگ 

12.10 - سقوط میستی - جاس استرلینگ 

12.26 - زیر سایه‌ی درخت توت - لیلا نوروزی 

 ‌

 ‌ ‌

 ‌

شعر 

06.05 - شاعری بر سطرها راه می‌رود - اعظم شکوری

10-10 - خسرو و شیرین - نظامی گنجوی

 ‌ 

‌ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۳ ، ۱۶:۵۰
پریا

 ‌

مهدی هر وقت خوشحاله، سرودهای انقلابی می‌خونه! 

نه از روی اعتقاد و ایدئولوژی، فقط به خاطر شور یا نمی‌دونم چه چیز دیگه.

خیلی خوب و خنده‌داره :))

الان داشت می‌خوند:

این بانگ آزادی‌ست که از خاوران خیزد

فریاد انسان‌هاست که از نای جان خیزد

الله اکبر .... خمینی رهبر

یه روز هم داشت خمینی ای امام رو می‌خوند.

 ‌

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۲ ، ۱۹:۳۵
پریا

او هر روز دارد خوب‌تر می‌شود.

جوری که ناباورانه‌ترین شعر کردبچه را، که در عمیق‌ترین، زلال‌ترین، و کودکانه‌ترین رویاهایم ته‌نشین‌ شده بود، برایم نوشت. و شعر کردبچه ناگهان مثل دست‌خطی نامرئی روی قلبم شعر براهنی را نوشت:

«و تو

بلندتر از تمام درختان جنگل

در من روییدی»

 ‌ ‌

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۲ ، ۲۲:۲۷
پریا

 ‌‌ ‌

هر وقت آیه‌ی ۳۵ سوره‌ی قصص رو در مورد حضرت موسی و هارون می‌خونم که «سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ»، یاد امام حسین می‌افتم که گفت: «اَلاُن اِنکَسَرَ ظَهری...».

برادرها و برادری‌هاشون. 

احساس می‌کنم این آیه روضه‌ی حضرت عباسه.

‌ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۰۲ ، ۲۳:۱۳
پریا

 

بعضی شب‌ها که مهدی دیر میاد خونه (مهدی هر شب دیر میاد خونه)، تو خونه راه می‌رم و از سر دلتنگی برای جوجه‌ گنجشک‌ها با خودم حرف می‌زنم و نازشون رو می‌خرم: «آلا آلا دختر جونی / ناز بلا دختر جونی» و «اوجو ملا! اوجو اوجو ملا».

بعد انگار یکی تو ذهنم پوزخند می‌زنه که: ها، چی شد؟ تو که نیازی به روابط انسانی هرروزه نداری! تو که از اونا نبودی که دل‌شون می‌خواد با بقیه حرف بزنن. تو که ترجیح می‌دی تو خونه تنها باشی تا این‌که وقتت رو با بقیه بگذرونی. حالا از سر تنهایی داری راه می‌ری و با خودت حرف می‌زنی! دیدی همش حرف مفته؟

ولی این نیست.

من هنوز همونم. فکر می‌کنم همونم که عطشی برای زدن «مهم نیست چه حرفی، فقط حرف باشه» ندارم. و این‌ها فقط مخصوص جوجه گنجشک‌هاست. با این وجود، گاهی انگار دلم برای این همه تنهایی خودم می‌سوزه. همین تنهایی که باعث می‌شه خودم رو به خاطر گفتن این ناز کشیدن‌ها با صدای بلند سرزنش کنم. گاهی تو آینه‌ی روشویی به خودم نگاه می‌کنم و تو چشم‌هاش بهش می‌گم: «چقدر تنهایی»، این حرکت خیلی رقت‌انگیزه و اون خودم نیستم که این رو به خودم می‌گم.

احساس می‌کنم من برعکس اون ضرب‌المثلم که می‌گه: «آب نمی‌بینه، وگرنه شناگر خوبیه!»، مثلا باید بهم بگن: «کویر ندیدی، وگرنه سکوت خوبی نیستی!» [با تصویر مظفر صبحدم تو شن‌های بیابان]

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۰۲ ، ۰۰:۰۵
پریا

 


01.15 - آب هرگز نمی‌میرد - حمید حسام

01.21 - آتش و خون در خرمشهر - خالد سلمان محمود کاظمی

01.21 - ایکاباگ - جی. کی. رولینگ

01.24 - جنگی که نجاتم داد - کیمبرلی بروبیکر بردلی

01.26 - جنگی که بالاخره نجاتم داد - کیمبرلی بروبیکر بردلی

02.04 - نخل و نارنج - وحید یامین‌پور

02.06 - لافکادیو - شل سیلوراستاین

03.06 - کشتی سفید - چنگیز آیتماتف

03.29 - مارک و پلو - منصور ضابطیان

04.07 - عقرب روی پله‌های راه آهن اندیمشک - حسین مرتضاییان آبکنار

04.12 - چاه بابل - رضا قاسمی

04.12 - توت فرنگی - مجتبی طالبی

04.23 - تلاش بیهوده‌ی عشق - ویلیام شکسپیر

06.05 - راز شادی امام حسین در قتلگاه - اصغر طاهرزاده

06.29 - نبرد من - آدولف هیتلر

07.03 - حرمسرای قذافی - آنیک کوژان

07.06 - رویای تبت - فریبا وفی

09.03 - تام سایر - مارک تواین

09.03 - کلید کلوپ - کرت ونه‌گات

09.03 - شب مهتابی نادر - قدرت الله فتحی

09.04 - یک جفت چشم آبی - توماس هاردی

09.16 - خون دلی که لعل شد - محمدعلی آذرشب

09.18 - زمین نرم - آیین نوروزی

09.18 - واپسین انسان - موریس بلانشو

09.20 - والس یک‌نفره - ماه‌منیر کهباسی

09.23 - یک عاشقانه‌ی آرام - نادر ابراهیمی‌

09.25 - ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب - لوییس کارول

09.25 - سه‌شنبه‌ها با موری - میچ آلبوم

09.28 - سینما ادن - مارگریت دوراس

09.29 - دایی وانیا - آنتوان چخوف

10.07 - خانه‌ی برناردا آلبا - فدریکو گارسیا لورکا

10.07 - کیمیاگر - پائولو کوئیلو

10.09 - عاشق - مارگریت دوراس

10.09 - خاطره دلب‍رکان غم‍گی‍ن من - گابریل گارسیا مارکز

10.10 - قصر آبی - لوسی ماد مونتگومری

11.08 - سینوهه - میکا والتاری

11.28 - دنیای سوفی - یوستین گردر

11.29 - استخوان‌های دوست‌داشتنی - آلیس سبالد

11.29 - مادر - پرل باک

12.07 - یادداشت‌های زیرزمینی - فئودور داستایوفسکی

12.07 - سفرهای گالیور - جاناتان سوییفت

12.10 - جنس ضعیف - اوریانا فالاچی

12.12 - دوزخ - ژان پل سارتر

12.17 - غرب چگونه غرب شد - صادق زیبا کلام
 
 
 
رمان عاشقانه

01.20 - نارگون - بهاره شریفی

01.28 - یاقوت کبود - مهسا حسینی

02.02 - خشت و آینه - بهاره حسنی

04.09 - کمی تاریک‌تر - فرزانه صفایی فرد (دنیا)

04.19 - تو را در گوش خدا آرزو کردم - لیلا نوروزی

06.31 - برای مریم - مائده فلاح

07.03 - ویکار - شادی موسوی

07.15 - پوکر - م. فراهانی

07.24 - بهار رسوایی - حدیثه ورمز

07.29 - کاکتوس - زینب عامل

11.29 - غبار الماس - شادی موسوی

 

 
شعر

09.30 - و دست‌هایت بوی نور می‌دهند - مصطفی مستور
10.04 - لیلی و مجنون - نظامی گنجوی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۲۳
پریا

 ‌

 ‌

در سیزده سالگی به پاریس آمده بودم، به زودی سی ساله می‌شدم و با وجود این، حس می‌کردم هم‌چنان همان آدم هستم، هیچ‌چیز نیاموخته‌ام، هیچ‌چیز کشف نکرده‌ام، هیچ‌چیز به دست نیاورده‌ام که قبلا در آن‌جا نداشتم: شناخت زندگی، ناامیدی تنهایی، احساسات رفیع و رمزآلود. اشک‌هایم، رؤیاهایم، شهامتم را که از همگان پنهان می‌کردم، به همراه خود آورده بودم. تمام این‌ها را در روسیه به چنگ آورده و از آن پس به اندازه‌ی یک سر انگشت تغییر نکرده بودم.

...

رؤیاهایم در غروبِ خالی و پایان‌ناپذیر زندگی‌ام بر باد می‌رفتند. رؤیاهای کودکی‌ام برای پرکردن دو دهه کافی بود.

 ‌

 ‌

شنل پاره - نینا بربروا

‌ 


 ‌‌‌ 

گاهی بسیار غمگین بود. اما ما مدت ها فکر می کردیم که وقتی تصمیم بگیرد بالغ شود، آیا از آن غم رهایی خواهد یافت. چون که به نظرمان غم او، غمی کودکانه بود.

 ‌

فضیلت های ناچیز - ناتالیا گینزبورگ

 ‌


 ‌

- ناستنکا (فکر می کنم هیچ وقت از گفتن اسمت خسته نشم)، ناستنکا، تو خواهی شنید که در این محله های دورافتاده آدم های عجیبی مسکن دارند، آدم های رویایی. یک آدم رویایی - اگر تو معنی دقیق کلمه را بخواهی - یک آدم واقعی نیست. موجودی است خنثی، می فهمی؟ این موجود معمولا در گوشه ای غیرقابل دسترس زندگی می کند. انگار دارد خودش را از نور روز پنهان می کند و وقتی در لاک خودش رفت، مثل یک حلزون به آن می چسبد. یا در این مورد شبیه آن حیوان جالب می‌شود که خانه و حیوان یکی هستند، مثل لاک‌پشت.

 ‌

شب های روشن - فئودور داستایوفسکی

 ‌‌‌ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۰۱ ، ۱۵:۴۷
پریا

 

عصر که داشتم با گنجشک کندی کراش ( کندی ویچ در واقع) بازی می‌کردم، یهو گفت خیلی نحوه‌ی بازی کردن‌مون متفاوته. پرسیدم چرا؛ گفت من اونی رو که هم‌رنگ بقیه است حرکت می‌دم و میارم، ولی تو اونی رو که رنگ مخالفه. 

جالب بود.

الان که وسط بازی بازم داشتم فلسفه‌بافی‌های ... می‌کردم به ذهنم رسید که شاید چون برای من خارج کردن یه مهره ناشناس یا فرار از محیط غریبه در اولویته، به نسبت آوردن یکی هم‌رنگ همون جماعت.

خودم می‌دونم دارم شعر می‌گم. ولی شایدم نه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۱ ، ۰۱:۲۰
پریا

 

باید فرار کنم؛ اما، مثل یک ترسوی بزدل تنها عقب‌نشینی می‌کنم.

باید فرار کنم: رو به مسیری تازه _ با دام‌ها و شکست‌های تازه، اما... دارم عقب‌نشینی می‌کنم.

 همان دام همیشگی. همان شکست همیشگی. همان رنج همیشگی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۰۱ ، ۲۲:۲۷
پریا

 

باورنکردنی‌ست اما امروز وقتی در مترو صدای نی را شنیدم، نیش اشک را در چشم‌هایم حس کردم و هم‌زمان به این فکر کردم که همیشه کسانی را که به موسیقی‌های خیابانی پول می‌دادند، احمق یا متظاهر فرض کرده‌ام.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۱:۵۶
پریا

 

یه شب مهتاب، ماه میاد تو خواب، من رو می‌بره، اما از خواب بیدار می‌شم و می‌بینم که نرفتم و خبری هم از ماه نیست و حتی سیاهی مطلقه. فقط یه رد طلایی از مهتاب که شاید آفتاب بوده تو سینه‌ام جا مونده. 

«آوار آفتاب»

 اون موقع‌ها که بچه بودم و خیلی سهراب می‌خوندم (خیلی خیلی سهراب می‌خوندم)، چقدر اسم کتاب‌هاش برام لمس‌نشدنی و دور از ذهن بود: «زندگی خواب‌ها»

زندگیِ خواب‌ها، زندگیِ خواب‌ها...

و حالا کی مثل من می‌دونه زندگیِ خواب‌ها رو... مرگ رنگ و حجم سبز رو. 

 

پ.ن: شبیه اینا شدم که وقتی عباس کیارستمی مرده بود، به زور می‌خواستن اسم همه‌ی فیلم‌هاش رو تو یه متن بیارن و باهاش سوگنامه ادبی بنویسن.

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۰۱ ، ۰۶:۱۷
پریا

1.01 - نانوشتن - ساموئل بکت

1.21 - آن شرلی در جزیره - ال. ام. مونتگمری

1.24 - قمارباز - فئودور داستایوفسکی

1.30 - سارای همه - فرشته احمدی

2.05 - بن‌بست اردیبهشت - نسترن مکارمی

2.14 - انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه - علیرضا پناهیان

2.20 - دولت‌های فرومانده - نوآم چامسکی

2.26 - طرف گرمانت - مارسل پروست

3.03 - جای خالی سلوچ - محمود دولت آبادی

3.03 - راز مادرم - جی ال ویتریک

3.30 - تیتوس اندرونیکوس - ویلیام شکسپیر

4.09 - تسلی‌بخشی‌های فلسفه - آلن دوباتن

4.23 - سه تار - جلال آل احمد

4.27 - سکوت دریا - ژان مارسل بروله (ورکور)

5.25 - خادم ارباب کیست؟ - سید علی‌اصغر علوی

5.31 - ۱۹۸۴ - جورج اورول

6.26 - سرگذشت ندیمه - مارگارت اتوود

6.29 - بیست زخم کاری - محمود حسینی‌زاد

7.09 - تروتسکی: زوال یک انقلابی - برتراند پتنود

7.21 - نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ - رضا امیرخانی

8.20 - بازمانده‌ی روز - کازوئو ایشی‌گورو

8.22 - آشنایی با تاریخ ایران - عبدالحسین زرین‌کوب

8.30 - شنل پاره - نینا بربروا

9.12 - هنر ظریف بی‌خیالی - مارک منسن

9.14 - پاندای بزرگ و اژدهای کوچک - جیمز نوربری

9.15 - معسومیت - مصطفی مستور

9.17 - چای نعنا - منصور ضابطیان

9.18 - خیابان کاتالین - ماگدا سابو

9.20 - آئورا - کارلوس فوئنتس

9.23 - طرد شده - آگوست استریندبرگ

10.06 - آن شرلی در ویندی پاپلرز - ال. ام. مونتگمری

10.07 - پدربزرگ من، بازرگان - نازنین بنی‌اسدی

10.08 - کتابخانه‌ی نیمه‌شب - مت هیگ

10.17 - قدرت و شکوه زن - در کلام امام و رهبری

10.25 - جهان در پوست گردو - استیون هاوکینگ

11.24 - گیلگمش - کهن‌ترین حماسه بشری

11.25 - کودتا - یرواند آبراهامیان

11.28 - زمانی برای کشتن - جان گریشام

12.13 - شدن - میشل اوباما

12.17 - برای خدا مخلص بود (محمد ابراهیم همت) - علی اکبری

12.19 - مسافر (حسن باقری) - داوود بختیاری دانشور

12.20 - کوچ لبخند (علی قمی کردی) - حسین قرائی

 

 

 رمان عاشقانه:

1.10 - بندهای رنگی - بیتا فرخی

3.19 - ساقی - زینب عامل

3.25 - دریای آسایش - کتیا میلی

3.31 - ابرها نگاه می‌کنند - مهسا زهیری

4.09 - شما برای‌ هم ساخته شدید - سارا هوگل

4.17 - رویای قاصدک - شادی موسوی

6.18 - گرایلی - سروناز روحی

8.14 - دلوین - حدیثه ورمز

9.04 - فن‌گرل - رینبو راول

10.17 - سه چیز به من بگو - جولی بکسبوم

10.26 - طلایه - نگاه عدل‌پرور

11.15 - آقا و خانم هیچکس - یگانه اولادی

11.16 - فایتر - اکرم حسین‌زاده

11.23 - کافه کوچه - ف. صفایی فرد

11.28 - یلدای بی‌پایان - زکیه اکبری

12.12 - هفت خط - گیسوی خزان

 

 

 

شعر:

5.12 - شاهنامه - فردوسی

11.28 - آرش کمان‌گیر - سیاوش کسرایی

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۰۱ ، ۰۶:۱۶
پریا

 

"تو داری از خودت... فرار می‌کنی

داری با ریشه‌هات چکار می‌کنی؟" حسین صفا

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۰ ، ۰۳:۴۹
پریا

 

کاش قلب بزرگ‌تری داشتم

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۰۰ ، ۰۰:۴۴
پریا

 

من کسی‌ام که دوتا جمله‌ی یه آدم رو روی استیکرهای قلبی می‌نویسم و به دیوار کنار تختم می‌چسبونم. کلمه‌هاش رو بلد می‌شم، کتاب‌هایی که خونده رو جدا می‌کنم، فیلم‌هایی که ازشون گفته رو می‌بینم، و حتی به خاطرش - به خاطر مثلِ اون فهمیدنِ جمله‌ها و کلمه‌ها، به خاطر لمس کلمه‌های اون توی ذهنم - می‌رم یه زبان جدید یاد می‌گیرم.

خب، نکته‌ی خنده‌دار ماجرا این‌جاست که اون روحش هم خبر نداره. و این یک امتیازه، برای من. برای اون: یک تنبیه، یا تلافی. نداشتنِ لذتِ آگاهی از داشتنِ یک آدمِ نزدیک.

بعد، اما، اتفاق‌های دیگه‌ای هم می‌افته. رها می‌کنم. دور می‌شم و از مدارش خارج. فراموش می‌کنم به جمله‌های روی دیوار نگاه کنم. واقعا. چون راهروهای ذهنم عوض شدن و اون‌ها دیگه کلید و رمز ورودِ این راهروهای جدید نیستن. کتاب‌های دیگه‌ای به کتاب‌های صمیمیش اولویت پیدا کردن. توی حال و هوای فیلم‌هاش هم نیستم و حتی دیگه وقت یاد گرفتن زبان جدید به این فکر نمی‌کنم که اون این کلمه رو چطور تلفظ می‌کنه. یادم می‌ره که چرا. یادم می‌ره که چرا باید به اون فکر کنم.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۰۰ ، ۰۶:۴۳
پریا

 

همیشه دلم می‌خواست کسی را داشته باشم که خنده‌هایش آن‌قدر زیبا باشد، که با خنده‌های او بخندم.

حالا اما مجبورم برای شنیدن خنده‌هایش - خنده‌های زیبایش - بخندم. چون او فقط با خنده‌های من می‌خندد.

من، برای شنیدن خنده‌هایش می‌خندم.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۵۷
پریا