سالها! دل طلب جامجم از ما میکرد
سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۲۲ ب.ظ
صدای بچهها از تو اتاق میاد. یکیشون میگه: حتما پریاست که عاشق شده.
فارغ از اینکه موضوع صحبتشون چیه، فکر کردم چقدر این مسئله برای بقیه، حتی یک پسربچهی کلاس دوم، محتمل و پذیرفتنی هست.
- تو میتونی من رو عاشق تصور کنی؟
- نه. تو رو خیلی دوستدارنده میتونم تصور کنم؛ عاشق نه.
گویا دفتر چرکنویس من رو دیده بودن، که قبلا جزوهی نقد ادبیام بود، و جا به جا و صفحه به صفحه پر از شعره. انگار که همهجا بوی پرتقال و بهشت بده.
۹۹/۰۳/۱۳