P'

پ پریم

P'

پ پریم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

 

پریسا میگه: پریا به نظرت من شبیه تسلا نیستم؟

می‌پرسم: تسلا کیه؟

توضیح می‌ده که: یه دانشمند فیزیک کوانتوم که کلی از اختراعاتش رو ادیسون به اسم خودش ثبت می‌کنه و باید کلی هم پول بهش بده ولی نمی‌ده و آخر سر هم تو فقر و تنهایی می‌میره و بعد از چند روز پیداش می‌کنن.

وقتی داشت توضیح می‌داد یادم اومد که اسم تسلا رو تو گزینه های کوییز آو کینگز دیدم.

می‌گم: الان تو تسلایی؟!

- از لحاظ تنهایی می‌گم؛ نه از لحاظ عقلی.

من می‌دونم چی می‌گه.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۷ ، ۰۳:۲۸
پریا

 

- من فکر می‌کنم تو آخرش یه کار عجیب غریب انجام می‌دی.

- این انتظاریه که خودم هم از خودم دارم.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۷ ، ۱۸:۴۶
پریا

 

اولین باری که فهمیدم لاس زدن یعنی چی، وقتی بود که رفتیم «مغازه شوخی»؛ و انقدر همه چیز گرون بود که یه ساعت اونجا وایسادیم و از هر دری چرت و پرت گفتیم بلکه دلش به رحم بیاد و یه کم ارزون‌تر باهامون حساب کنه.

بعدا که برای یه نفر تعریف کردم گفت: خشکه حال کردن اینا رو ببین. پرسیدم یعنی چی؟ گفت یعنی لاس زدین!

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۷ ، ۱۳:۲۶
پریا

 

وقت‌هایی که با بچه‌ها بیرون می‌رفتیم، نه به خاطر این‌که بچه‌ی خوبی باشم، ولی چون دلم نمی‌خواست قلیون نمی‌کشیدم، یا سیگار. ولی، فضایی که امشب داشت ممکنه کاری کنه که فردا فقط به خاطر خریدن سیگار از خوابگاه بزنم بیرون. چه فضایی؟! تنهایی، دلتنگی، شب، سرما، تراس، هندزفری، و یه عالمه کاری که دلت نمی‌خواد هیچ‌کدوم رو انجام بدی. و شاید حتی نباید این کتاب سیزده دلیل رو می‌خوندم. که همه‌ی چیزهای کوچیک چقدر مهم و بی‌اهمیت هستن.

یه چیز دیگه که بهش فکر می‌کردم این بود که انگار تحمل دوریم تموم شده. یعنی اون آدمی که درون من دوری‌ها رو تحمل می‌کرد دیگه نیستش. و به خاطر همین این بار روی شونه‌ام سنگینی می‌کنه.
 کاش مثل این چندشخصیتی‌ها چندتا آدم بودم که هر کدوم به مشکلات خودشون می‌رسیدن و من مسئول همه‌اش نبودم.
شاید هم دلم می‌خواست بچه‌ی خوبی باشم و حالا دیگه دلم نمی‌خواد.

Don't worry baby,

به هر حال می‌دونی که حتی اگه بخوای هم نمی‌تونی بری تو یه سوپرمارکت و سیگار بخری!
می‌بینی؟

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۷ ، ۲۳:۴۷
پریا